مقاله‌ای از زینب عربی – کارشناس روابط عمومی اداره کل راهداری وحمل ونقل جاده ای آذربایجان شرقی
مقاله‌ای از زینب عربی – کارشناس روابط عمومی اداره کل راهداری وحمل ونقل جاده ای آذربایجان شرقی

در سال های اخیر افزایش قابل توجهی در میزان اشتغال زنان در جامعه مشاهده شده است. اما با وجود پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. نابرابری های جنسیتی به ویژه در حوزه مدیریت روابط عمومی سبب شده است تا آن گونه که شایسته است از نیروی بالقوه زنان استفاده نشود. اما باورهای […]

در سال های اخیر افزایش قابل توجهی در میزان اشتغال زنان در جامعه مشاهده شده است. اما با وجود پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. نابرابری های جنسیتی به ویژه در حوزه مدیریت روابط عمومی سبب شده است تا آن گونه که شایسته است از نیروی بالقوه زنان استفاده نشود. اما باورهای غلطی که مدیریت را به مردانگی نسبت می دهند. عملا منجر به کم شدن مدیران زن می شود. سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزش های حاکم بر آن جامعه است و در بسیاری از عرصه های مدیریتی جهان، زنان هم در کنار مردان توانسته اند مدیران شایسته و توانایی باشند. الگوهای مدیریت اسلامی نیز منبعث از اصول و قوانین مشخصی است که بر اساس ملاک های اسلامی استوار گشته و سمت و سویی الهی دارد و هدف آن ارتقای انسان در جهت کمال و بهبود نظام های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی است همان گونه که مى‏دانیم، زن و مرد از لحاظ جسمى و روحى تفاوت ‏هایى با هم دارند که هیچ کس نمى ‏تواند منکر آن‏ها گردد این تفاوت ‏هاى طبیعى موجب گردیده تا از نظر وظیفه نیز زن ومرد در برخى موارد با هم تفاوت ‏هایى داشته باشند. البته این به معناى کمال یکى از این دو جنس و یا نقصان دیگرى نیست.در مسأله مدیریت و بالاخص در حوزه حساس مدیریت روابط عمومی که به نوعی نمودی از توانایی برخورد سازمان با محیط محسوب می شود نیز؛ باید به این تفاوت‏ ها و سرمایه‏ هاى وجودى زن و مرد توجه داشت و به هر یک در حد توانش مسؤولیت داد. بنابراین از آن جا که زنان نیمى از سرمایه‏ هاى انسانى جهان محسوب مى ‏گردند، باید با استفاده   از تخصص و دانش زنان به بهترین وجه استفاده نمود. و حضور موثر و سازنده در جایگاه خطیر روابط عمومی می تواند نوید بخش و راهگشای حضور زنان در عرصه های مدیریتی باشد درادامه مطلب  سعی بر این بوده است که با کاوشی دوباره ی به حضور موثر زنان در عرصه فعالیت های پرداخته شود.

درقرن بیستم وبه دنبال حضور روز افزون زنان درمحیط های کاری ؛ترکیب جنسیتی نیروهای شاغل درسازمانها وادارات وکارخانجات واکثر کشورهای دنیا دستخوش تغییرات زیادی شده اما مسایلی نظیر حقوق ومزایای نابرابرزنان؛ایجاد ترفیعات شغلی ؛تبعیض های جنسیتی وغیره چالش های است که بانوان شاغل با آن مواجه هستند زنان باقدرت رابطه تعاملی ؛آگاهی ؛تاثیرگذاری واراده اقناع کنندگی واثربخشی شغلی بالای که دارند بخشی ازنیروی انسانی سازمان های امروزی راتشکیل می دهند که درصد اشتغال آنها رو به افزایش است با این وجود گاها مشاهده می شود که درجامعه به توانایی های زنان توجهی نمی شود وباتفکرات قالبی شکل گرفته وتبعیض های جنسیتی ؛توانایی ها واستعدادهای بانوان نادیده گرفته میشود . واین خود روند توسعه کشور راکندتر کرده ومانع ازاثربخشی وبهره برداری از توان نیروی انسانی موجود درکشورمیشود .

درحالی که زنان درچند سال گذشته گامهای بلندی به عنوان نیروی کار برداشته اند. اما بطور میانگین کمتر از همتایان مرد درموقعیت ها وسطوح ارشد قرارمی گیرند.حضورزنان موفق درزمینه های مختلف این موضوع رابه اثبات میرساند.امروزه دربسیاری ازموارددرآمدزنان برای مشاغل یکسان  باتخصص وسابقه های یکسان ۷۰ درصد در آمدمردان است وهنوزدرمحیط های کاری شاهد عدم تساوی جنسیتی می باشیم .هنوزراه یابی زنان به موقعیت های سطوح بالای مدیریتی باچالش مواجه است.حتی دربرداشت های آماری زنان شاغل بعنوان منبع اصلی درآمدخانوارمحاسبه نمیشود وعمدتا سرشماری آماری وشاخص های  آماری خانواده با درآمدهای مردان محاسبه وگزارش میشوددرحالی که بسیاری ازخانواده های امروزی با درآمدزنان خانوارامرارمعاش می کنند.

درروابط شغلی نیزتفاوت میان جایگاه زنان ومردان قابل مشاهده است .مردان بطورکلی کمتراززنان دررفتارهایشان محدودیت دارندوبیشتراززنان ازفضاهای مشخص استفاده می کنند.تحمیل آرای مردان برزنان وتبعیض دراعطای امتیازهاومزایای شغلی هم جای بحث دارد.زمانی که دادن امتیازومزایای شغلی پیش می آید.زنان ازکمترین فرصت هابرخوردارند؛سفرهایاماموریت های کاری خارج ازکشورنیزمعمولا کمتربه زنان تعلق می گیرد.این موضوع حتی درمواردی که مهارت ؛تخصص ودانش کاری آنان بشترازهمتایان مرداست.باززنان بندرت امکان راه یابی به مشاغل رده مدیریتی ویاتصمیم گیری رادارند.

باوجود تمام محدودیت های ذکرشده زنان نیزباتلاش وکوشش فراوان وآگاهی ازتوانایی ها وقابلیت های خودتوانسته انددرعرصه های مختلف اجتماعی ؛سیاسی ؛فرهنگی؛اقتصادی ومدیریتی جامعه سهم هرچنداندک را به خود اختصاص دهند.بامروری برعملکرد زنان موفق جامعه میتوان به این حقیقت پی بردکه درصورت توجه به نیازها وقابلیت زنان می توان دراداره امورجامعه ازدقت نظروحسن مدیریت آنان بسیاربهره برد وتحقق این مهم نیازبه عزم ملی وتوجه ویژه وآگاهی مسولین به توانایی هایشان  دارد.درهمین راستا میخواهم به مواردی اشاره کنم/

نگرش جنسیتی به بانوان حتی باتوجه به مسولیت مدیریتی بانوان باوجودی که دربخش هایی ازنظام اداری وبخش های خصوصی بانوان مدیرموفقی وجود دارد که شایستگی های آنها قابل مشاهده است.لیکن درجامعه بانگرش های جنسیتی کارایی وتوانایی های ایشان ارزیابی شده ومهرزنانه ومردانه می خورد.

-کم انگاری ونادیده گرفتن حقوق یکسان درمحیط کاری در این موضوع هم بازنگرش جنسیتی واینکه زنان نان آوربحساب نمی آیند ازلحاظ حقوق ومزایای دریافتی نیز ازحقوق پایین ترازمردان بهره می برندوبازدرآمدوحقوق مردان بعنوان شاخص درآمدخانوارمحاسبه کمی شود .

– نبودن تشکل منسجم وحرفه ای وعدم حمایت وارتقا وضعیت موجودباتوجه به مطالب ذکرشده یکی ازدلایل عدم پیشرفت وایجادبرخی ازتبعیض هاعلیه زنان درجامعه ؛نبودسازمان وتشکل منسجم وقانونمند بااختیارات کامل قانونی برای حمایت انجام امورزنان است چراکه اکثر زنان درمحافل اجتماعی؛دادگاهی وقضایی ..به دلیل نبودهمین سازمان وتشکل عمدتاازحقوق قانونی خود بی بهره می شوند.

-عدم تلاش برای برون رفت ازوضعیت موجود یکی ازدلایل وضعیت موجود زنان عدم باورخودآنها ازتوانایی ها وشایستگی های شان است .چراکه جامعه مردسالاری به آنهادیکته کرده که کمتراز مردان هستند واین وضعیت نیزطبیعی وعادی است ونمی توان ازآن خارج شد که خوشبختانه درسالهای اخیرباتوجه به ارتقاآگاهی های عمومی زنان تلاش هایی حتی درخانواده هابرای برون رفت وتغییروضع موجودصورت گرفته است لیکن هنوزتانهادینه شدن آن جامعه فاصله زیادی داریم.

عدم خود باوری بین بانوان شاغل همانطور که ذکرشد خودبانوان نیزدرثبات وضعیت موجوددخالت دارند چراکه خود باوری لازم دربین بانوان شاغل وجود نداشته وتفکرات قالبی جامعه درخصوص بانوان دامن میزنند وبه قولی خودرا  دست کم انگاشته نمی خواهندبه توانایی های خود واقف شوند.

-عدم معرفی فعالیت های برجسته بانوان درمحیط های کاری با توجه به ذهنیت جامعه مدیران سازمانی درخصوص بانوان شاغل اغلب جشنواره هاومناسبت های ملی ؛استانی ویاسازمانی که رقابت بین مردان وزنان وجود دارد معمولافعالیت هاواقدامات بانوان درارزیابی های صورت گرفته نادیده گرفته می شود ویادست کم خیلی کمترازمردان مورد توجه و اقع میشودکه این امرموجب عدم معرفی صحیح قابلیت هاوتوانایی های بانوان درمحیط های سازمانی شده است.

درنهایت اینکه باتوجه بافعالیتهای بانوان متخصص وغیرمتخصص درادارات وسازمان هامیزان علاقه مندی وقبول مسولیت بانظربه اینکه (اکثریت بانوان وظایف مادری ومسولیت خانواده را نیزعهده دارند میزان توجه ومقبولیت این قشربه میزان آقایان شاغل نیست) واکثردرمعرفی وشاخص نمودن بانوان تعصب ودورنگهداری آنان محسوس است.

امروزه برابری جنسیتی درابعادگوناگون اجتماعی واقتصادی نه تنها به عنوان ضرورت اخلاقی بلکه به عنوان راهی سوی آبادانی وپیشرفت ملت ها اهمیت ویژه ای دارد .شواهدنشان می دهدکه علیرغم قانونگذاری های مبنی بربرابری جنسیتی  برحسب برابری فرصت های شغلی وسطوح پرداخت حقوق ومزایابازهم نمودهای ازتبعیض جنسیتی علیه زنان درمحیط کارمشاهده می شود.

امیداست برای برون رفت ازاین مسله وعدم نگرش سطحی وپایگاه مسئولیتی وایجادانگیزش وفرصت برابربه توانایی این قشرازجامعه به عنوان نیروی فعال وتاثیرگذار نگریسته شود

 

. نتیجه گیری

سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزش های حاکم بر آن جامعه است و در بسیاری از عرصه های مدیریتی جهان، زنان هم در کنار مردان توانسته اند مدیران شایسته و توانایی باشند. الگوهای مدیریت اسلامی نیز منبعث از اصول و قوانین مشخصی است که بر اساس ملاک های اسلامی استوار گشته و سمت و سویی الهی دارد و هدف آن ارتقای انسان در جهت کمال و بهبود نظام های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی است همان گونه که مى ‏دانیم، زن و مرد از لحاظ جسمى و روحى تفاوت ‏هایى با هم دارند که هیچ کس نمى ‏تواند منکر آن‏ها گردد ؛این تفاوت‏ هاى طبیعى موجب گردیده تا از نظر وظیفه نیز زن ومرد در برخى موارد با هم تفاوت‏ هایى داشته باشند. بنابراین از آن جا که زنان نیمى از سرمایه‏ هاى انسانى جهان محسوب مى ‏گردند، باید با استفاده و الگوگیری از تعالیم نورانی دین مبین اسلام، از تخصص و دانش زنان به بهترین وجه استفاده نمود. و حضور موثر و سازنده در جایگاه خطیر روابط عمومی می تواند نوید بخش و راهگشای حضور زنان در عرصه های مدیریتی باشد.