سخن سردبیر دنیا در آیات قرآن
سخن سردبیر دنیا در آیات قرآن

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یکونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ بدانید زندگی دنیا تنها، بازی و سرگرمی […]

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یکونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ

بدانید زندگی دنیا تنها، بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است. همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می برد، سپس خشک می شود بگونه ای که آن را زردرنگ می بینی، سپس تبدیل به کاه می شود و در آخرت یا عذاب شدید مهیا شده است و یا مغفرت و رضای الهی، و بهر حال زندگی دنیا چیزی جز سرمایه ای برای فریب نیست.

این آیه، مراحل پنجگانه ای را برای دنیا بیان میدارد که مطابق با دوران عمر انسان می باشد. دوره اول دوران کودکی و سرگرمی های کودکانه است (لعب). کودک در این سن چندین ساعت با یک اسباب بازی، خود را سرگرم می کند و در نهایت از آن بیزار می شود، گاه با مخلوط کردن آب و خاک، گل می سازد و خانه بنا می کند ولی بمحض اینکه مادرش وی را برای خوردن غذا صدا می زند، هر آنچه را ساخته با یک لگد خراب می کند.

دوره دوم دوران نوجوانی و بازی جدّی است (لهو). در این دوره از زندگی، دیگر آن بازی کودکانه معنا ندارد بلکه آنگونه سرگرمی، نوعی بچه بازی و چه بسا مضحک تلقی شود، لذا نوجوان تحمل بازی کردن با کودک را ندارد، زیرا بازی وی را، در سطحی بسیار پائین و چه بسا ملال آور می بیند. در این فصل از عمر، انسان می خواهد خوش باشد و شاد زندگی کند.

دوره سوم، دوران نوجوانی و تجمل گرائی است (زینت). در این مرحله از حیات، انسان زیبائی را دوست می دارد، به هنر بنابر استعداد و ظرفیت خودش، علاقه نشان می دهد، به آراستن خود بهاء می دهد، گاه ساعتها با موی خود بازی می کند، شیوه راه رفتن، لباس پوشیدن و.. . مطابق اسلوبی است که او قبلًا آن را پسندیده است.دوره چهارم، دوران کسب مقام و فخر است، (تفاخر). در این فصل از حیات، انسان در پی این است که سری از دیگران بالاتر باشد، در رشته مورد علاقه اش بسختی تلاش می کند، شب و روز را برای رسیدن به هدفش نمی شناسد، به مقام و عزت اجتماعی خود فخر می ورزد.

در دوره های گذشته، لعب، لهو و زینت، فی نفسه مدنظر بودند، کودک می خواست بازی کند، نوجوان می خواست سرگرم شود و به بازی جدّی بپردازد.

جوان می خواست زینت داشته باشد. اما در مرحله چهارم، تفاخر فی نفسه ارزش ندارد بلکه ارزش تفاخر نسبت به دیگران معین می شود. اینجا انسان می خواهد از دیگری بالاتر باشد، به دیگری فخر بورزد، این معنا از تفاخر که باب مفاعله است قابل استفاده است ولی علاوه بر آن، واژه بینکم در آیه شریفه، این مفهوم را بیشتر واضح می سازد.

فصل پنجم از عمر انسان، مرحله ای است که دیگر هیچکدام از مراحل پیشین لذّتی ندارد. لعب و لهو، بچه گانه تصور می شود، شکل موی سر و چین و چروک های دستها و ضعف اندام مختلف بدن، جائی را برای زینت باقی نگذاشته است، مصادیق تفاخر هم از انسان سلب شده است. در این حال انسان به آتیه می نگرد. و برای آن وقت، تنها یار و یاور خود را پول و اولاد می بیند، پولی که معیشت او را اصلاح کند و اولادی که به وسیله آنها تقویت یابد و متأسفانه این حالت و مخصوصاً مال اندوزی تا پایان عمر، با انسان همراه خواهد بود.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

انسان کهنسال در دوست داشتنِ مونس، انتظارِ طول عمر، و عشق به مال اندوزی جوان است.آمده است:هارون عباسی دستور داد: شخصی که زمان حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله را درک کرده باشد، بیابند. او می خواست تا احادیثی را بدون واسطه از پیامبر صلی الله علیه و آله بشنود.

چنین فردی که در یمن می زیست، یافتند و چون قدرت حرکت نداشت گویا در تابوتی از پنبه گذاشتند و به حضور هارون آوردند. هارون از او پرسید: آیا از پیامبر چیزی به یاد دارید؟ جواب داد: تنها یک حدیث را به یاد دارم و آن این است: قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:یهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَیشِبُّ مَنْهُ اثْنَتانِ الْحِرصُ عَلَی الْمالِ والْحِرْصُ عَلَی العُمُرِ انسان پیر می شود و حرص وی بر جمع مال و طمعِ افزایش عمرش جوان می گردد.

  صمدخلیلی- مشاور فرهنگی راه وشهرسازی